۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

تمامش را می خواهم


ماجراجویان جوانی هستیم در خیابانی شلوغ ...
من عابری هستم که نرم و سبک گام بر می دارد ...
ولی آنسو جنگاور جوانیست که بدون هیچ شک و ترسی فریاد سر می دهد ...
خشم و نفرت وجودش را آکنده ... و انگار هراسی از چیزی ندارد .
من هم نمی هراسم ولی ... ولی راه گریزی نمی یابم .
اندکی نگرانم ... نمی دانم این بی هراسیش از کجاست ؟!
دیری نپایید که پرسیدم و پاسخش را نیز شنیدم که می گفت :
از سر راهم کنار برو ، ناگزیرم تا راهی به سوی آینده بیابم ...
چرا که آینده از آن من است و من تمامی آن را خواهم زیست ...
آری تمامی آن را می خواهم ... و هم اکنون نیز می خواهمش ... !
---
ضیافت دیگری به پایان رسید و من ازین سر مستم که هنوز هم هستم ... !
برگ ریزان پاییزی یادآوری می کند ..." آن ها که بجایند نپایند دراز ... "


تیر شید (سه شنبه) – 17 آذر 2568

۱۲ نظر:

  1. اولم!
    آقا این سی باکث چیه!
    جالبه!
    و این که در مورد اون قضیه ی مکان چیز در بدن فک کنم حق با تو باشه! یعنی تئوری تو به حقیقت نزدیکتره!
    منم زندم فازش خیلی کم بود قبلی خیلی بهتر بود....
    اون بنده خدا هم درد بی زیدی زده بود به سرش فک کنم! ولی خب خدایی امروز ما رو هم اینا صاف کردن! و احتمالا" فردا...
    بالاخره به قول شاهین نجفی یه روز باید بده عاقبت!

    پاسخ دادنحذف
  2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخ دادنحذف
  3. درود

    از حضورت سپاسگزارم.....

    راستی؟؟!! مگه چند سالتونه؟؟

    پاسخ دادنحذف
  4. تو چمدون من جا می شی مگه؟!!!!
    اگه پارتنر پیدا کردم و اگه 400 تومنم جور شد می رم منوچهری یه چمدون قد تو می گیرم!!

    پاسخ دادنحذف
  5. این منطق عینه جنونه !!!
    جنون محض ! سرگشتگی !
    شایدم حق با شما باشه ...(نه این که شما مجنونیا !)

    پاسخ دادنحذف
  6. سلام...خیلی خیلی زیبا بود مازیار جان
    راستی اونورم یه سری بزن داداش(اون یکی بلاگت رو میگم)،مثل اینکه هجرت بهت خیلی حال دادهLOL
    راستی ما آپیم...

    پاسخ دادنحذف
  7. فوق العاده نوشتی...خیلی دوست داشتم احساسی که در سطرهای این نوشته موج میزد...

    پاسخ دادنحذف
  8. زیبا بود و واقعا آدم را به فکر فرو می بره.

    پاسخ دادنحذف
  9. دانلود کتاب سبز ماه:
    دلایلی برای ابطال انتخابات 88
    بروزم

    پاسخ دادنحذف
  10. مازیار جان ممنون از نظرات زیبات...
    منم مثل همه ی کارهای دیگه ی آناتما عاشق اون استعاره ی زیبا هستم...
    با حرفات کاملن موافقم،باید از تمام زندگی لذت برد...که من هم تقریبن همین کار رو می کنم،ولی چون حرفایی که تو اون بلاگ میزنم کامل راجع به متاله شاید اینطور به نظر بیاد که...d:LoL
    از اون مقایسه ی زیبات بین فردیه بزرگ و کوبین هم خیلی لذت بردم(البته اگه منظورت رو درست گرفته باشم)
    راجع به اون پست هم چشم...خودم هم چند بار می خواستم که اونطور پستی بدم،حتمن تویه یه پست کارهایی رو که بیشتر از بقیه دوست دارم رو میذارم...
    بازم از نظراتت ممنون
    تا بعد...

    پاسخ دادنحذف
  11. درود

    این ماجرا جویان چیز زیادی نمیخوان. فقط میخوان راحت زندگی کنن. میخوان آزاد باشن. میخوان بدون ترس به چیزی عقیده داشته یا نداشته باشن.

    پاسخ دادنحذف
  12. درود

    با ((روشنگری در طول تاریخ)) به روز شدم.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخ دادنحذف

چه كسي مي خواهد ، من و تو ما نشويم ... ؟!
خانه اش ويران باد ... !
من اگر ما نشوم، تنهايم ... !